معنی سرزمین دراکولا

حل جدول

سرزمین دراکولا

ترانسیلوانى

ترانسیلوانیا


سرزمین دراکولا در رومانى

ترانسیلوانى


دراکولا

خون آشام سینما

خون‌آشام

خون آشام


کشور دراکولا

رومانی


سرزمین

لکا، وادی، دیار، زادبوم

واژه پیشنهادی

سرزمین دراکولا

ترانسیوانی


سرزمین

بوم و بر

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

سرزمین

سرزمین. [س َ زَ] (اِ مرکب) ملک.مملکت. ناحیت. کشور. اقلیم. مرز و بوم:
سحرگه رهروی درسرزمینی
همی گفت این معما با قرینی.
حافظ.
سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد.
؟

فرهنگ معین

سرزمین

(~. زَ) (اِمر.) مرز و بوم.

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرزمین

ارض، اقلیم، بوم، خطه، دیار، زمین، قلمرو، کشور، مرزوبوم، ملک، مملکت، ناحیه

فارسی به عربی

سرزمین

ارض، تربه، منطقه

معادل ابجد

سرزمین دراکولا

629

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری